داستان قسمت 6 سریال ترکی گودال

سریال ترکی گودال قسمت 6 ششم + داستان کامل

سلام عزیزان ما در این پست از وبسایت خود می خواهیم کمی بیشتر در مورد قسمت 6 سریال ترکی گودال صحبت کنیم. این سریال طرفداران بسیار زیادی دارد و البته بسیار هم جذاب است.

پس از خواندن داستان قسمت 6 سریال گودال می توانید نظر خود را برای کا کامنت کنید

حمدی که قبلا هم برای بریدن گردن یکی از آدم های وارتولو با گودال همکاری کرده و دختری را فرستاده بود اینبار هم با یاماچ به توافق می رسد که دخترهایی را برای جاسوسی پیش آدم های وارتولو بفرستد تا همه حرف های آنها را با جزئیات ضبط کنند.

یاماچ دستور می دهد که سر و صورت حمدی را پانسمان کنند و از عیسی هم می خواهد که قبل از کتک زدن آدم ها، او را در جریان بگذارد.

پدر سنا از دخترش می پرسد که اگر یاماچ را پیدا کند چه تصمیمی درباره او خواهد گرفت.سنا گریه می کند و می گوید که حتما از یاماچ جدا می شود. و اورا حتما از زندگیش بیرون میکند.

پاشا به همراه صد نفر از افراد مسلح اش به خانه وارتولو حمله میکنند

اما خانه از پیش تخلیه شده و کسی انجا نمانده .

رودست خوردن پاشا در قسمت 6 سریال ترکی گودال 

پاشا از این که رو دست خورده عصبی میشود.کمی بعد رو به یکی از افرادش با نگرانی میگوید تو گودال کی موند؟اوکه خودش جواب این سوال را میداند باعجله تیم را به سمت گودال هدایت میکند تا انجا را از خطرات احتمالی حفظ کند.

در این مدت ادم های وارتولو دو نارنجک را به یکی از مکان های شلوغ گودال می اندازند و کافی نتی را هم به اتش میکشند.

مردم زود متوجه اتش سوزی میشوند و کافی نت را تخلیه میکنند.بعد از این ماجرا یاماچ و سلیم امی جلوی مغازه سوخته می ایستند و امی با شرمندگی گزارش خسارت هارا میدهد: ۴تا سوخته داریم خداروشکر کسی نمرده یه عده هم سوختگی هایی دارند و خوب میشن انشالا.

اما یاماچ مثل او فکر نمیکند و از این ماجرا خشمگین است.

انها در دفتر ادریس دور هم جمع میشوند تا م کنند.

پاشا قصد دارد به همان روش همیشگی حمله کند و از دشمن تلفات بگیرد.

بحث بین او و امی بالا میگیرد.انها سرهم فریاد میزنند و سلیم سعی میکند ارامشان کند.

در قسمت 6 گودال یاماچ دست ها را محکم روی میز می کوبد

اما ناگهان یاماچ دستش را محکم روی میز میکوبد.
همه ساکت میشوند و یاماچ از انها میخواهد که بنشینند.او با صدای بلند و با حرارت زیاد حرف میزند و رو به همه میگوید: جنازه داداشم هنوز توی سرد خونه است چرا؟چون ممکنه به تشییع جنازه حمله بشه.اینه قدرت ما؟اینه قدرت گودال؟باشه من تا اینجا به حرفهای شما گوش دادم از این به بعد شما به حرفهای من گوش میکنید.

تامن نگفتم حمله نمیکنید .
بیخبر از من کسی یه تیر بزنه میزنم.
اگه قراره بزنیم باید یبار بزنیم.صبر میکنیم فکر میکنه تموم شده راحت شده.دستشو باز میذاره اونوقت ما میزنیم.
برای تموم کردنش میزنیم.یاماچ بعد از گفتن این حرفها از اتاق خارج میشود .امی و پاشا که تحت تاثیر قرار گرفته اند به یاد جوانی ادریس میفتند .

اما سلیم از این که یاماچ دارد قدرت را ارام ارام از چنگ او در میاورد خوشحال نیست.

علیچو به خواسته یاماچ به خانه ادریس می اید.یاماچ بعد از کمی گفتگو متوجه حافظه قوی و عجیب او میشود و میفهمد که علیچو هرچه میبیند به خاطر میسپارد و هیچ چیز را فراموش نمیکند.او حتی تعداد دفعاتی که یاماچ را در کوچه و خیابان دیده را باروز و تاریخ دقیق از بر است.

یاماچ که میداند سنا خانه اش را ترک کرده ادرس خانه او را به علیچو میدهد تا در انجا کشیک بدهد و وقتی سنا برگشت خبرش کند.

وارتولو که به گودال حمله کرده و هنوز هیچ جوابی نگرفته این را نشانه ای از قدرت خودش تلقی میکندو خوشحال است و در خانه مشروب مینوشد و باصدای بلند اواز میخواند.او در همان حال به مدد میگوید: کم مونده دیگه میان جلو درمون زانو میزنن دیگه داریم مغازمونو باز میکنیم،مشکلیم پیش بیاد هستیم.

ادامه داستان قسمت 6 ششم سریال گودال

ادامه مطلب

داستان و بازیگران سریال پناه آخر +عکس ها

نحوه شرکت در مسابقه ایرانیش تی وی بهنوش بختیاری+ آدرس سایت و اپلیکیشن

داستان قسمت ۷۳ سریال ترکی لروکس / لروکس همه جا تو 73

اسامی بازیگران فیلم مردی بدون سایه + خلاصه داستان و زمان اکران

داستان قسمت ۷۲ سریال ترکی لروکس / همه جا تو 72

داستان قسمت ۵۹ سریال ترکی دختر سفیر + خلاصه 59

داستان کامل قسمت 184 سریال ترکی سیب ممنوعه + خلاصه

یاماچ ,گودال ,سریال ,قسمت ,هم ,خانه ,قسمت 6 ,سریال ترکی ,از این ,6 سریال ,داستان قسمت

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سئو سایت کمپانی rainelbow namaz97 haminan نوشته های الیاس بشکنی وبلاگ تخصصی حاج حامد شاکرنژاد گروه درسی ریاضی دوره ی اول متوسطه استان کردستان vistarayanehvo تخفیفان webestan